محل تبلیغات شما

خیلی وقته که اینجا کلمه ای ننوشتم. این مدت اتفاق های زیادی افتاد از عمل مامان بگیر تا تصمیم مهاجرت که به تعویق انداخته شد. بیشتر از گذشته پی علایقم بودم این مدت. هنرجوی آواز سنتی شدم و گاه گاهی می زنم کوه و کمر و می خونم. تو گروه کُرال دانشگاه سوپرانو می خونم و تو جشنواره بین المللی سیمرغ سوم شدیم^_^ خلاصه این مدت سختی های زیادی طی شد و البته شیرینی ها و اتفاقات خوبی. کتاب های زیادی خوندم‌. نمایشنامه های قشنگ. تمرین تئاتر می رفتم و تو اجرای یه نمایشنامه خوانی نقش خوان زن بودم. راستش اینا چیزاییه که منو خوشحال می کنه و بهم حس زندگی و طراوت میده. از لحاظ حرفه ای هم که پرستاری تو بخش های مختلف اطفال رو تجربه کردم و الان تو این برهه درحال گذروندن کارآموزی بیماری های روان تو بیمارستان روانی هستم. برایند حال عمومیم میشه گفت که خوبه. وضع بهم ریخته جامعه و فاجعه اقتصادی اما نگرانم می کنه . فجایعی که این مدت اتفاق افتاد حال هممون رو گرفت. بدیش اینه روز به روز بیشتر اینو بهمون تحمیل می کنن که ما هر کار بخوایم باهاتون می کنیم و هیچ غلطی نمی تونید کنید. این روزا زیاد تصنیف "از خون جوانان وطن لاله دمیده" رو با خودم زمزمه می کنم و البته گاهیم گریزی می زنم به "نی حدیث راه پرخون می کند"

آینده خیلی مبهمه. روز به روز مبهم ترم میشه.

 

حرف بزنیم خالی شیم!

های ,تو ,مدت ,روز ,رو ,بهم ,این مدت ,های زیادی ,مدت اتفاق ,می خونم ,و تو

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها